آزمون آنلاین درس 4 فارسی ششم

1

در طول تاریخ، گرفتار سلیقه‌ها شده و تغییرات و چندگانگی‌هایی را پدید آورده است.

2

حتماً دریافتید که مقسودم از این فرزندان عزیز، چه کسانی هستند.

3

من عامل پیوستگی و اتهاد همه‌ی اعضای این خانه‌ام.

4

هر واژه، تلفّض، معنی و معمولاً یک شکل نوشتن دارد.

1

یکی آن که اندوخت و نخورد، دیگر آن که آموخت و نکرد.

2

علم، چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست، نادانی

3

البته این را هم بگویم که عمر من بسیار طولانی‌تر از زندگی شماست و داستان زندگی من از همان آغاز تاریخ میهن عزیزمان، ایران، شروع شده است.

4

کم گوی و گزیده گوی، چون در تا ز اندک تو، جهان شود پر

1

نهنگان

2

پرندگان

3

بیگانگان

4

روندگان

1

بزرگی و عظمت

2

پابرجا و استوار

3

علم و ادب

4

شکوه و شوکت

1

علم، چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست، نادانی

2

نه محقق بود نه دانشمند چارپایی، بر او کتابی چند

3

آن تهی مغز را چه علم و خبر که بر او هیزم است یا دفتر

4

آب ارچه همه زلال خیزد از خوردن پر، ملال خیزد

1

من، موجودی زنده هستم و زندگی من، فراز و فرودها و داستانی طولانی دارد.

2

من شاهد دلاوری‌ها و پهلوانی‌های فرزندان خود بوده‌ام و شکست‌ها و پیروزی‌ها را دیده‌ام.

3

یی آوا و صدا است که در گفتار ظاهر می‌شود و شما با گوش دادن، به باطن آن پی می‌برید.

4

داستان زندگی من از همان آغاز تاریخ ایران شروع شده و هم چنان با شور و شادابی ادامه دارد.

1

علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست، نادانی

2

نه من ز بی‌عملی در جان ملولم و بس ملالت علما هم ز علم بی‌عمل است

3

گر همه علم عالمت باشد بی‌عمل مدعی و کذابی

4

عمل از تن بجوی و علم از دل زانکه ایمان چنین شوند حاصل

1

علم، چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست، نادانی

2

گاهی با کسان دیگر دوستی کرده‌ایم و پیمان محبت، بسته‌ایم و به هم پیوسته‌ایم و با این کار بر قدرت و توان خود افزوده‌ایم.

3

آری، همه‌ی آن بزرگان علم و ادب، فرزندان من هستند؛ فرزندانی که بر شکوه و شوکت وطن و من افزوده‌اند.

4

دشمن دانا بلندت می‌کند بر زمینت می‌زند نادان دوست

1

درخت

2

میز

3

گوسفند

4

دست