متن زیر با همه ابیات قرابت مفهومی دارد، به جز: "گفت: بلبالن را دیدم که به نالش درآمده بودند از درخت و کبکان از کوه و غوکان در آب و بهایم از بیشه؛ اندیشه کردم که مروت نباشد همه در تسبیح و من به غفلت، خ
1
هوای سیر گل و ساز بلبلم دادی که بنگرم به گل و سر کنم ثنای تو را
2
گفتم این شرط آدمّیت نیست مرغ تسبیحگوی و من خاموش
3
در طبیعت به هر صلا و سکوت گوش دل واکنی حکایت اوست
4
هریک به زخمه خود ساز تو مینوازد بلبل به نغمه خوانی مطرب به چیره دستی