ابتدایی
متوسطه اول
متوسط دوم
عيّن الخطأ في الإعراب و التحليل الصرفي. ﴿إن ا للّهَ لَذو فضلٍ على النّاس و لكنّ أكثر الناس لا يَشكرون﴾:
1
اللّه: لفظ الجلالة - اسم - معرفة (علم) * اسم "إ نّ " المشبهة بالفعل، و خبره "على الناس"
2
أكثر : اسم - مفرد مذکر - اسم تفضيل (مصدر فعله: كثرة) * اسم "لكنّ " و منصوب
3
فضل: اسم - مفرد مذکر - نكرة - معرب * مضاف إليه و مجرور، و المضاف: ذو
4
يشكرون: فعل مضارع - متعدٍّ - معلوم * فعل و فاعل، و الجملة فعلية و خبر "لك نّ "
﴿یَقول الکافر یا لیتنی کنت تُراباً ﴾:
کافر می گوید کاش از خاک بودم!
کافری گفت: کاش خاک بودی!
کافر گوید: ای آرزوی من کاش تو از خاک بودی!
کافر می گوید ای کاش خاک بودم!
8 "کلُّ النّاس سوا ءٌ و ما هم سوی لحم و عظم و عصب لاُمّ و لأب، و الجهّال یفتخرون بنسبهم!":
همۀ مردم برابرند و جز گوشت و استخوان و پی از یک پدر و مادر نیستند، درحالی که نادانان به نسب خود افتخار می کنند!
همۀ مردم باهم برابرند و چیزی جز گوشت و استخوان و پی از پدر و مادرشان نیستند، حال آنکه نادان مفتخر به نژاد خود
مردم همگی باهم برابرند و جز گوشت و استخوان و عصبی از پدر و مادرشان نیستند، اما نادان به نسب خود فخر می فروشد!
مردم همگی یکی هستند از گوشت و استخوان و عصب و از یک پدر و مادر، امّا نادانان به نژاد خود افتخار می کنند!
5 عیّن الصّحیح:
بعضُ النّاس مِن نُهاة الأعمالِ السّیّئة دائمًا، : بعضی از مردم از نهی کنندگان کارهای بدِ همیشگی هستند!
ولکنّ کثیرً ا من الشَّباب لایُحبّونَ أمرَهم و نَهیهم، : ولی جوانان، بسیاری از امر و نهی آنان را دوست ندارند،
و یریدون أن یَصلوا هُم أن فُسهم إلی نتیجة أعمالهم، : و می خواهند که آن ها خودشان به نتیجۀ کارهایشان برسند،
نعم، قد یَصلون إلی النّتیجة ولکن مع خسارة لا تُعوَّض!: آری، قطعاً به نتیجه می رسند امّا با خسارتی که جبران نمی شود!
7 "لیت الطلّا ب یعرفون أنّ الطالب المجتهد یقدر أن یُعوِّض قلّة استعداده بالاجتهاد!":
شاید دانشجویان بدانند که دانشجوی کوشا می تواند کم بودن استعدادش را با تلاش جبران نماید!
ای کاش دانش آموزان بدانند که دانش آموز کوشا می تواند کمی استعدادش را با تلاش جبران کند!
شاید دانش آموزان بفهمند که دانش آموز تلاشگر توانایی دارد که کم بودن استعداد را با تلاش جبران نماید!
ای کاش دانشجویان می فهمیدند که دانشجوی تلاشگر توانمند است که کمی استعدادش را با تلاش جبران کند!
13 عیّن المناسب للفراغین من الحروف المشبّهة بالفعل: "............ صدیقي یستشیر ا لاُستاذ ............ه یُ فیده في الحیاة!":
أنّ / لعلّ
لکنّ / لیت
لیت / لعلّ
أنّ / لکنّ
3 "هو أستاذُ عالم في هذه اللّغة فجا دِ له بالّتي هي أحسن لأنّه أعلمُ مَن في هذه البلاد!":
او استاد دانشمندی در این زبان است، پس با او با آنچه نکوتر است بحث کن زیرا او داناترین کسانی است که در این کشور هستند
او استادی دانشمند در این زبان است، لذا به نیکوترین شیوه با او بحث کن زیرا او داناتر از کسانی است که در این کشور هستند!
او استادی فاضل در این زبان است، پس بحث با او باید به نیکوترین چیز باشد چه او داناترین کسانی است که در این کشور می باشند!
او استاد فاضلی است در این زبان، لذا باید با او به روشی نیکو بحث علمی کنی چه او داناتر از آن هایی است که در این کشور می باشند!
14 عیّن الصّحیح عن "لا" النافیة للجنس:
لا الیوم کیوم البعث، لا نعلم أسراره!
لا فقر أسوأَ من الجهل، یفني عمرنا!
لا فصلُ کالرّ بیع، الأشجار فیه نضرة!
لا قدرة أقوی من العقل لحلّ مشاکلنا!
4 عیّن الخطأ:
إ نّ الصّبر علی ما أصابنا، یجعلنا من ال صّابرین: آن صبر که در مصائب به ما دست می دهد، ما را از صابران می گرداند!
إنّه الطِّفلَ الّذي یَقترب من النّار و لا یَعرف خَطَر ذلک: کودکی را که به آتش نزدیک می شود و خطر آن را نمی داند نهی کن!
تصعیر الخدّ عند الغضب علامة من علائم المعجَبین بأنفسهم: روی برگرداندن چهره هنگام خشم علامتی از علامت های خودپسندان است!
إذا نَشاء أن تَعمر الحکمةُ في قلبنا فعلینا أن نکو نَ متوا ضِعین: هرگاه بخواهیم که حکمت در قلبمان ماندگار شود، بر ما است که متواضع باشیم!
11 عين الخطأ في ضبط حركات الحروف:
يَتبَع الحَيَوا نُ المُفتَرَسُ هذه الفَريسة و يَبتَعِدُ عن العُشِّ إبتعاداً كثيراً
حاوَلَ الرَّجُلُ الكَثيرُ المَعاصي أن يُصلِحَ نَفسَهُ ، فَلَم يَستَطِعٌ في البِدايةِ .
التِّمسا حُ عِندَما يَأ كُلُ فَريسةً أكبرَ مِن فَمِهِ ، تُفرِزُ عُيُونُهُ سائلاً كَأنّهُ دُ مو عٌ .
إ نّ إيرا نُ مِنَ الدُّوَلِ الجَميلةِ في العالَ مِ و المَشهورة بالكَثيرِ مِنَ المَنا طِق الخَ لّا بةِ
ارزیابی آزمون