ابتدایی
متوسطه اول
متوسط دوم
مفهومِ کدام بیت، متفاوت با سایر ابیات است؟
1
گفت حق اندر سفر هرجا روی - باید اول طالب مردی شوی
2
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم - با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
3
به منزل می رساند سالکان را - تپیدن های بی تابانۀ دل
4
کار از تو می رود مددی ای دلیل راه - که انصاف می دهیم و ز ره اوفتاده ایم
در کدام بیت، نقش تبعی وجود ندارد؟
دل اگر بار کشد بار نگاری باری - اگر کشته شود بر سرکاری باری
جمال عارض خورشید و حسن قامت سرو - تو را رسد که چو دعوی کنی بیان داری
بدین روش که تو طاووس می کنی رفتار - نه برج من که همه عالم آشیان داری
بدین صفت که تویی دل چه جای خدمت توست - که با چنین صنمی دست در میان داری
مفهو مِ بیتِ زیر، با کدام بیت تناسب مفهومی دارد؟ "خلق چو مرغابیان زاده ز دریای جان - کی کند اینجا مقام مرغ کز آن بحر خاست"
او را مقام و منزل و مسکن چه حاجت است - هرجا که می رود همه ملک خدای اوست.
منزلگه جان است که جانان من آنجاست - یا روضۀ خلد است که رضوان من آنجاست.
خیمه در مصر چو پیراهن یوسف زاده ایم - جلوه ها در نظر مردم کنعان دارم.
چیست خاک تیره تا باشد تماشاگاه ما - سیرها در خویشتن چون آسمان داریم ما
نقش "تبعی" در كدام گزینه با سایر گزینه ها تفاوت دارد؟
امیر از آن جهان آمده، به خیمه فروآمد و جامه بگردانید و تر و تباه شده بود و برنشست.
گفت: بونصر را بگوی كه امروز درستم و در این دو سه روز، بار داده آید كه علّت و تب تمامی زایل شد.
این مرد بزرگ و دبیر کافی، به نشاط، قلم در نهاد. تا نزدیك نماز پیشین از این مه مّ ات فارغ شده بود.
میر را یافتم آنجا بر زبَر تخت نشسته مخنقه در گردن، عقدی همه كافور و بوالعلای طبیب آنجا نشسته بود.
در کدام ابیات به ترتیب "معطوف، حذف فعل، ممیز، بدل" آمده است؟ الف) یاد باد آنکه چو یاقوت قدح خنده زدی در میان من و لعل تو حکایت ها بود ب) شد آنکه اهل نظر بر کناره می رفتند هزار گونه سخن در میان و لب
الف، ج، ب، د
الف، د، ج، ب
ج، الف، ب، د
د، الف، ب، ج
در کدام سروده "دو نقشِ تبعی" موجود است؟
عاشقم، عاشق ستارۀ صبح - عاشق ابرهای سرگردان
آتش زنم به خرمن امیدت - با شعله های حسرت و ناکامی
ای مرغ دل که خسته و بی تابی - دمساز باش با غم او دمساز
کنون منم که در دل این خلوت و سکوت - ای شهر پرخروش ، تو را یاد می کنم.
در کدام بیت نقش "تبعی" یافت می شود؟
حال چوگان، چون نمی دانی که چیست - ای نصیحت گو به ترک گوی گوی
تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال - خطا نگر که دل ا مّیدت در وفای تو بست .
حریف، عهد مو دّ ت شکست و من نشکستم - خلیل، بیخ ارادت برید و من نبریدم.
با پری رویان، به خلوت روی در روی آوری خویش را دیوانه سازی و پری خوانی کنی.
تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال - خطا نگر که دل امّیدت در وفای تو بست.
حریف، عهد مودّت شکست و من نشکستم - خلیل، بیخ ارادت برید و من نبریدم.
با پری رویان، به خلوت روی در روی آوری - خویش را دیوانه سازی و پری خوانی کنی.
نقشِ واژه هایِ مشخص شده به ترتیب، در ابیا تِ زیر کدام است؟ "به روز مرگ چو (تابوت) من روان باشد - گمان مبر که مرا درد این جهان باشد برای من مگری و مگو (دریغ9! دریغ! به دام دیو درافتی (دریغ) آن باشد"
نهاد، مضاف الیه، متمم، مسند
متمم، مفعول، متمم، نهاد
نهاد، مضاف الیه، مفعول، نهاد
نهاد، مضاف الیه، مفعول، مسند
آتش زنم به خرمن امّیدت - با شعله های حسرت و ناکامی
اکنون منم که در دل این خلوت و سکوت - ای شهر پرخروش، تو را یاد می کنم.
ارزیابی آزمون
بهترینها در فیلیمومدرسه 🧡
برترین معلمان کشور + کارآمدترین روش آموزشی این ترکیب برنده رو از دست نده!