آزمون آنلاین درس 15 فارسی پنجم

1

حصار: دیوار

2

جامعه: لباس

3

مَلِک: پادشاه

4

تصوّر: خیال

1

دهقان چو تنور خود از این هیمه برافروخت بگریسـت سـپیدار و چـنین گفت دگـربار

2

عمر چـو به سر رسـد چه بغداد و چـه بلـخ پیمـانه چو پر شود چه شـیرین و چه تلخ

3

چـو بــاد عزم سـر کوی یــار خـواهم کـرد نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد

4

چـو بـینــی یتیمــی ســرافـکنـده پــیش مــده بـوسـه بــر روی فرزنــد خــویش

1

چــــون بـــا ادب و تمیـــز باشـــی نــزد همـــه کــــس عزیـــز باشـــی

2

هر نسیمی که به من بوی خراسان آرد چـــون دم عیسـی در کالبـدم جان آرد

3

علـــم، چـندان کـه بـیش تـر خـوانی چـــون عمـــل در تــو نیسـت، نـادانی

4

هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیات است و چون بر می آید مفرّح ذات.

1

«از هر دست بدهی از همان دست هم می گیری.» کارهای خوب و بدِ هر کس، در زندگی او اثر می گذارد.

2

«زبان سرخ، سر سبز می دهد بر باد.» کنترل نکردن زبان، باعث گرفتاری می شود.

3

«هر که بامش بیش، برفش بیشتر.» ثروت زیاد و جایگاه بالا داشتن، دردسر ها و گرفتاری های بیش تری نیز دارد.

4

«خواستن، توانستن است.» با اراده بالا همه چیز انجام شدنی نیست.

1

یک

2

دو

3

سه

4

چهار

1

انسان ثروتمند، هیچ گاه از حال فقیر خبری ندارد.

2

کسی که وضع زندگی اش خوب است و شاد است از انسان تهی دست و غمگین، بی خبر است.

3

کسی که سوار هواپیما شده است، نمی تواند روی زمین را ببیند.

4

فرد خانه دار از فرد بی خانمان، بی خبر است و او را درک نمی کند.

1

ده – اوّل

2

هشت – اوّل

3

چهل و چهار – اوّل

4

هشت - هشتم

1

نهایت مهربانی و بخشش باشد.

2

ابتدای مهربانی است.

3

بیشترین حالت شادی است.

4

بیش ترین، بهترین و زیباترین نوع زندگی باشد.