آزمون آنلاین درس 7 فارسی دهم

1

غم تو موهبت کبریاست در دل من - نمی دهم به سرور بهشت این غم را

2

دل در بر من زنده برای غم توست - بیگانۀ خلق و آشنای غم توست

3

تا خار غم عشقت آویخته در دامن - کوته نظری باشد رفتن به گلستان ها

4

دور از تو با سیاهی شب های غم گذشت - این مردنی که زندگی اش نام کرده ایم

1

1) اگر پیل ورزی و گر شیر چنگ – به نزدیک من صلح بهتر که چنگ

2

2) گر هر دو دیده هیچ نبیند به اتفاق – بهتر زدیده ای که نبیند خطای خویش

3

3) بهایم خموشند و گویا بشر – زبان بسته بهتر که گویا به شر

4

4) نباشد هیچ خوشتر از معانی – که معنی بهتر است از زندگانی

1

به تلخی صبر کن تا معدن گوهر توانی شد که آب بحر چون شیرین شود گوهر نمی دارد

2

صبر بر داغ دل سوخته باید چون شمع لایق صحبت بزم تو شدن آسان نیست

3

بر تیر جورتان ز تحمّل سپر کنیم تا سختی کمان شما نیز بگذرد

4

دل به هجران تو عمری است شکیباست ولی بار پیری شکند پشت شکیبایی را

1

1) پاداش نکنم زانکه فراموش نکردم – ناکرده فراموش چگونه کنمش یاد

2

2) چون توان یاد دوستان کردن – دل از این یاد بوستان کردن

3

3) هر آن ساعت که با یاد من آید – فراموش شود موجود و معدوم

4

4) ای تازه گل ز عاشق ناشاد بکن یاد – وز آنکه زیادش نروی یاد بکن یاد

1

هرگز کید (کایدان) با خواست خداوند (غیبت دان) برابر نیاید

2

پس چون در او این چندین اندوه و (طرب ) بود، در نهاد حود شگفت و (عجب) بود.

3

هم (راحت) بود، هم (آفت).

4

در بدایت بند و (چاه) بود، در نهایت تخت و (گاه) بود.

1

صیاد بی روزی، ماهی در دجله نگیرد و ماهی بی اجل در خشک نمیرد

2

نصیحت پادشاهان کردن کسی را مسلم بود که بیم سر ندارد یا امید زر

3

به چندین فضیلت که دست راست را هست خاتم در انگشت چپ نمی کنند.

4

ارادت بی چون یکی را از تخت شاهی فرود ارد و دیگری را در شکم ماهی نکو دارد.

1

بوقلمون ، دون

2

پتیاره و بدقواره

3

جستم ، برگشتم

4

فنا ، خدا