ابتدایی
متوسطه اول
متوسط دوم
در بیت « حسرت نبرم به خواب آن مرداب کآرام درون دشت شب خفت .» کدام آرایه ی ادبی دیده نمی شود؟
1
تشبیه
2
تناسب
3
استعاره
4
جناس ناهمسان
معنای واژه های«نفیر – تاب – مستغرق – حریف » به ترتیب در کدام گزینه درست آمده است ؟
فریاد – فروغ – حیران – همدم
زاری به صدای بلند – پرتو- غرق شده – همراه
نفرت– فروغ – حیران کننده – همدم
زاری به صدای بلند - پرتو- غرق کننده – همراه
مفهوم بیت « خلق چو مرغابیان زاده ز دریای جان کی کند این جا مقام مرغ کز آن بحر خاست »کدام است؟
به صوت خوش چو حیوان است مایل زحیوان کم نشاید بودن ای دل
تن زجان و جان زتن مستور نیست لیک کس را دید جان دستور نیست
هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید قضا همی بردش تا به سوی دانه و دام
مفهوم بیت « ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست / عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد» با کدام بیت ارتباط معنایی ندارد ؟
الا یا ایهالساقی ادر کاسا وناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
عشق از اول سرکش وخونی بود تا گریزد هر که بیرونی بود
عشق هایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود
نی حدیث راه پرخون می کند قصه های عشق مجنون می کند
مفهوم بیت « در نیابد حال پخته هیچ خام پس سخن کوتاه باید والسلام »در کدام بیت وجود ندارد؟ (تجربی 87)
تا نسوزد نیاید بوی عود پخته داند کاین سخن با خام نیست
فریاد من از سوختگی هاست چو آتش چون باده زخامی نبود جوش و خروشم
دردا که بپختیم در این سوز نهایی وان را خبر از آتش ما نیست که خام است
آتش روی تو زین گونه که در خلق گرفت عجب از سوختگی نیست که خامی عجب است
بيت « تن زجان و جان ز تن مستور نيست / ليک کس را ديد جان دستور نيست» تکرار و تأکيد کدام بيت است ؟
سر من از ناله من دور نيست / ليک چشم و گوش را آن نور نيست
هر کسي کاو دور ماند از اصل خويش / باز جويد روزگار وصل خويش
آتش است اين بانگ ناي و نيست باد / هر که اين آتش ندارد، نيست باد
محرم اين هوش جز بي هوش نيست / مرزبان را مشتري جز گوش نيست
مفهوم بيت : « سينه خواهم شرحه شرحه از فراق / تا بگويم شرح درد اشتياق» کدام است؟
دل دردمندان ، مشتاق ديدار معشوق است
کسي درد فراق را درک مي کند که از درد اشتياق فارغ باشد
براي بيان درد فراق آرزومند ديدار معشوقم
هجران کشيده اي مي خواهم تا درد آرزومندي وصال خود را بيان کنم
در کدام گزینه ارایه «اسلوب معادله »نیامده است ؟
چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان
آن را که بُوَد مغز و خرد خاموش است از کاسه ی پُر، صدا نیاید بیرون
ز سختگیری دوران چه باک عارف را ز قحط سال، هما بینوا نخواهد شد
مکر او معکوس و او سرزیر شد روزگارش برد و روزش دیر شد
کلمه ي «جان » در بيت تن زجان و جان ز تن مستور نيست / ليک کس را ديد جان دستور نيست . » در کدام نقش بکار نرفته است؟
مسند
نهاد
متمم
مضاف اليه
بیت زیر با کدام گزینه ارتباط معنایی دارد؟ « سِرّ من از ناله ی من دور نیست لیک چشم و گوش را آن نور نیست »
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
برو طواف دلی کن که کعبه ی مخفی است که آن خلیل بنا کرد و این خدا خود ساخت
عیب پاکان زود بر مردم هویدا می شود موی اندر شیر خالص زود پیدا می شود
در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل هر که خواهد دیدنم گو در سخن بیند مرا
ارزیابی آزمون