ابتدایی
متوسطه اول
متوسط دوم
این گزاره که(حواس برخلاف عقل،به تنهایی قادر به درک خطاهای خود نیستند) با کدام یک از حیطه های زیر در معرفت شناسی ارتباط بیشتری پیدا می کند؟
1
ماهیت شناخت
2
امکان شناخت
3
ابزارهای شناخت
4
ارزش شناخت
............. معتقد بود که حرکت وجود ندارد و همۀ اشیا در ثبات و پایداری هستند.
تالس
فیثاغورس
پارمنیدس
هراکلیتوس
تاریخ فلسفه را می توان به چند دوره تقسیم کرد؟
دو دوره
سه دوره
چهار دوره
پنج دوره
اشتراک نظر پراگماتیست ها و نسبی گرایان در چیست؟
احکام تجربی از قطعیت برخوردار نیستند.
واقعیت به عنوان مقصدی یکه و غایی مطرح نیست.
اهمیت دادن به شهود عرفانی و تجارب دینی
فردی بودن شناخت و کثرت گرایی
اساس استدلال پروتاگرواس بر اینکه(حقیقت امری نسبی است)کدام است؟
هیچ دانش پایدار و مطلقی وجود ندارد.
سخنان جهان شناسان با یکدیگر تعارض دارد.
با بسط مقال،هر ادعایی را می توان ثابت کرد.
شناخت حقیقی،شناختی است که با حواس به دست می اید.
چه کسانی به بی اعتباری کل معرفت اعتقاد داشتند؟
دانشمندان و متفکرین پیش از سقراط
سوفسطائیان
اغلب فلاسفه قرون وسطایی اروپا
فلاسفه بعد از دوره رنسانس
چه کسی با با تدوین منطق گامی مهم در این زمینه برداشت و توانست قواعد استدلال و شیوه های مصون ماندن از خطا و مغالطه را آموزش دهد و مانع رشد سفسطه در جامعه شود.
افلاطون
سقراط
ارسطو
پروتاگوراس
او می گفت حقیقت همان چیزی است که حواس هر کس به آن گواهی می دهدخواه حواس ا فراد یکسان گزارش دهد یا متفاوت. بنابراین حقیقت امری یکسان نیست و نسبت به هر کسی می تواند متفاوت باشد.
هیوم
کانت
گُرگیاس
او اعتقاد داشت که اشیا، هر طوری که در هر نوبت به نظر من می آیند، در آن نوبت همان طور هستند و هر طور که به نظر تو می آیند، برای تو نیز همان طور هستند.
اواعتقاد داشت که شناخت حسی به دلیل خطاهایی که گاه در حواس رخ می دهد، اعتبار ندارد و نمی توان بدان تکیه کرد.
ارزیابی آزمون