آزمون آنلاین درس7 عربی یازدهم انسانی

آزمون آنلاین درس7 عربی یازدهم انسانی

گزینه صحیح آزمون درس7 عربی یازدهم انسانی را انتخاب کنید!

1 سوال 1

عیّن الصّحیح:

1

الصیدليّ : مکان یذهب المرضی إلیه لشراء الأدویة!

2

مکیِّف الهواء: وسیلة لتبرید و تنظیف الهواء في فصل الصّیف!

3

البقاع: قطعات من السّحاب ینزل منها المطر في فصل الشّتاء

4

البطاقة البریدیّة: نحتاج إلیها عند ال سّفر بالحافلة أو القطار أو الطائرة!

2 سوال 2

عيّن الخطأ في الإعراب و التحليل الصرفي. "أصبح الشّاتم نادماً من عمله القبيح":

1

عمل: اسم - مفرد مذكر - معرب / مجرور بحرف الجرّ ؛ من عمل: جار و مجرور

2

أصبح: فعل ما ضٍ - مزید ثلاثي (من باب إفعال) / فعل من الأفعال الناقصة اسمه "الشاتم"

3

الشاتم: مفرد مذکر - اسم فاعل (حروفه الأصلية: ش م ت) - مبن يّ / اسم "أصبح" و مرفوع

4

نادماً : مفرد مذکر - اسم فاعل )حروفه الأصلية: ن د م) - نكرة / خبر "أصبح" و منصوب

3 سوال 3

"کنت أتلو آیا تٍ من القرآن الکریم في اصطفاف المدرسة الصباحيّ ، و أنا في العاشرة من عمري!":

1

وقتی 10 سال داشتم، در صف صبحگاهی مان به تلاوت آیاتی از قرآن کریم می پرداختم!

2

درحالی که 10 ساله بودم، در صف صبحگاهی مدرسه آیاتی از قرآن کریم را تلاوت می کردم!

3

هنگامی که 10 سال داشتم، در صف صبحگاهی بعضی آیات قرآن کریم را در مدرسه می خواندم!

4

در حینی که به 10 سالگی رسیده بودم، در صف صبحگاهی مدرسه آیات قرآن کریم را قرائت می کردم!

4 سوال 4

"لاتکن فظَّ ا غلیظ القلب عندما تُعلّ م الأطفال، إ نّ هذه الخصلة تُبعدهم عنک!":

1

هنگامی که بچه ها را آموزش می دهی، درشت خوی سنگدل مباش، که این خصوصیّت آن ها را از تو دور می کند!

2

وقتی کودکان را درس می دهی، قلبت را از سنگدلی و درشتی دور کن، که این خصلت آن ها را از تو دور می سازد!

3

نباید درشتی و غضب در قلبت باشد درحالی که معلّم بچه ها هستی، این همان ویژگی است که آن ها را دور می سازد!

4

نباید درشت خوی و سنگدل باشی آنگاه که کودکان را آموزش می دهی، زیرا این خصلتی است که آن ها را دور می کند!

5 سوال 5

عیّن الصحيح:

1

حاولت زميلتي أن تُغلِ ق باب حافلة المدرسة،: هم شاگردی ام تلاش کرد که در اتوبوس مدرسه را ببندد،

2

ولكنّ الباب لم يُغلَق و أخذت الحافلة تَسير بسرعة،: ولی درب بسته نشد و اتوبوس می خواست به سرعت حرکت کند،

3

تَغلّب الخو فُ على اللّا تي كُنّ قد جَلسنَ على الكراسيّ الأماميّة،: کسانی را که در جلو صندلی ها نشسته بودند ترس فراگرفت،

4

لأ نّ السائق لم يَكن جالساً على كرسيّه الخا صّ في السيّارة: زیرا رانندۀ اتوبوس هنوز در جای خود ننشسته بود!

6 سوال 6

"لکلّ موجو دٍ سلا حٌ یُدافع به عن نفسه غریزیّاً ، و هذا السّلاح في الإنسان عقله!":

1

برای هر موجود یک سلاح غریزی وجود دارد که از خویش دفاع می کند و انسان سلاحش عقل است!

2

هر موجودی سلاحی دارد که با آن به طور غریزی از خود دفاع می کند، و این سلاح در انسان عقل اوست!

3

برای هر موجودی سلاحی است غریزی که با آن خطر را از خود دفع می کند و در انسان این سلاح عقل او است!

4

هر موجودی سلاحی دارد که با آن از روی غریزه از خویش دفع خطر می کند، و این سلاح در انسان عقل است!

7 سوال 7

عیّن الصّحیح في عمل الحروف المشبّهة بالفعل و الأفعال الناقصة:

1

إ نّ في الصدق نجا ةٌ کنّا راغبین فیها!

2

کنّا سامعا تٌ حین أُمرنا ألّا نکون متکاسلا تٍ !

3

إ نّ الساعي في الخیر کان مکرّ مٌ عند النّاس!

4

لسنا فاشلین في الحیاة لأنّنا ساعون في عملنا!

8 سوال 8

"ما فهمتُ لماذا هَجرني أحبّتي و فرَّ حوا عُداتي، و أنا کنتُ أحبُّهم دائمًا و أرجوهم في حیاتي!":

1

نفهمیدم چرا دوستانم از من جدا شدند و دشمنانم را شاد کردند، درحالی که من همیشه آن ها را دوست می داشتم و در زندگیم به آن ها امیدوار می بودم!

2

چیزی که نفهمیدم این است که چرا دوستانم رهایم کردند و دشمنانم شاد شدند، حال آنکه همیشه دوستشان می دارم و در زندگی به آن ها امیدوارم!

3

آنچه نفهمیدم این بود که چرا دوستانم از من جدا شده دشمنانم را شاد کردند، و من دائماً آن ها را دوست داشته و به آن ها در زندگی امید دارم!

4

نمی فهمم چطور دوستانم از من جدا شدند و دشمنانم را شاد کردند، وقتی که همیشه دوستشان داشته و در زندگی ام به آن ها امید داشتم!

9 سوال 9

عيّن خبر "كان" مختلفاً :

1

كان الطالب يَتكلّم مع أصدقائه حَول بَرنامج سفرتهم العلميّة!

2

كان الإنسا نُ يستفيد من الدّ يناميت لتسهيل أعماله الصّعبة!

3

كان التّلاميذُ يَقذفون الكر ةَ حتّى تدخلَ المَرمی!

4

كان الفستقُ الّذي يَنتج في كرمان لذيذاً!

10 سوال 10

عیّن الخطا في الإعراب و التحليل الصرفي. ﴿ أذكروا نعمة اللّه عليكم إذ كنتم أعدا ءً فألّف بين قلوبكم﴾:

1

اللّه: لفظ الجلالة - اسم - مفرد مذکر - معرفة (علم) - معرب / مضاف إليه و مجرور

2

اُ ذكروا: فعل أمر - مجرد ثلاثی - متعدٍّ / فعل و فاعل، و الجملة فعلية؛ و مفعوله "نعمة"

3

ألّف: فعل ما ضٍ - مزید ثلاثي (من باب تفعّل) - لازم - معلوم / فعل و فاعل، و الجملة فعلية

4

أعداء: جمع مک سّ ر أو تكسير (مفرده: عد وّ ، مذكر) - نكرة / خبر "كان" من الأفعال الناقصة، و منصوب

ارزیابی آزمون