New Words and Expressions درس دوم زبان انگلیسی دوازدهم
A. Look, Read and Practice.
Try to avoid foods that contain a lot of fat.
I circled the dictionary entry for the word 'purpose'.
C is the symbol for carbon.
I.R. stands for Islamic Republic.
Mehran couldn't figure out what the teacher was talking about.
پاسخ گام به گام و تشریحی New Words and Expressions درس دوم زبان انگلیسی دوازدهم
**ترجمه و تحلیل عبارات جدید**
هدف این بخش آشنایی شما با کلمات و عبارات جدید در قالب جمله و تمرین عملی آنهاست.
1. **Try to avoid foods that contain a lot of fat.**
* **ترجمه:** سعی کن از غذاهایی که **چربی (fat)** زیادی دارند، **دوری کنی (avoid)**.
* **واژگان کلیدی:**
* **avoid** (فعل): دوری کردن، اجتناب کردن.
* **fat** (اسم/صفت): چربی.
2. **I circled the dictionary entry for the word 'purpose'.**
* **ترجمه:** من **مدخل دیکشنری (dictionary entry)** کلمه '**هدف (purpose)**' را **دایره کشیدم (circled)**.
* **واژگان کلیدی:**
* **circle** (فعل): دایره کشیدن.
* **entry** (اسم): مدخل (کلمه اصلی که در دیکشنری تعریف شده است).
* **purpose** (اسم): هدف، منظور.
3. **C is the symbol for carbon.**
* **ترجمه:** $\text{C}$ **نماد (symbol)** **کربن (carbon)** است.
* **واژگان کلیدی:**
* **symbol** (اسم): نماد، نشانه.
* **carbon** (اسم): کربن (یک عنصر شیمیایی).
4. **I.R. stands for Islamic Republic.**
* **ترجمه:** $\text{I.R.}$ **مخفف (stands for)** **جمهوری اسلامی (Islamic Republic)** است.
* **واژگان کلیدی:**
* **stands for** (فعل عبارتی/عبارت): مخففِ چیزی بودن، به معنای چیزی بودن.
* **Islamic Republic** (اسم): جمهوری اسلامی.
5. **Mehran couldn't figure out what the teacher was talking about.**
* **ترجمه:** مهران نتوانست **بفهمد (figure out)** که معلم درباره چه چیزی صحبت میکرد.
* **واژگان کلیدی:**
* **figure out** (فعل عبارتی): فهمیدن، درک کردن، پی بردن.
* **was talking about** (ساختار گذشته استمراری): داشت درباره ... صحبت میکرد.
---
**B. Read and Practice**
این بخش به توضیح و تمرین کلمات و تعاریف جدید میپردازد.
* **combination:** $\text{an arrangement in a particular order}$
* **تعریف:** یک آرایش در یک ترتیب خاص.
* **مثال:** $\text{From the letters X and Y, we can get two combinations: XY and YX.}$ (از حروف $\text{X}$ و $\text{Y}$، میتوانیم دو ترکیب $\text{XY}$ و $\text{YX}$ به دست آوریم.)
* **نکته:** در زبان عمومی، به معنای **ترکیب** یا **مجموعه** است.
* **introduction:** $\text{the part at the beginning of a book that gives a general idea of what it is about}$
* **تعریف:** بخشی در ابتدای یک کتاب که یک ایده کلی از محتوای آن میدهد.
* **مثال:** $\text{This book has only a two-page introduction.}$ (این کتاب فقط یک مقدمه دوصفحهای دارد.)
* **نکته:** به معنای **مقدمه** یا **سرآغاز**.
* **effectively:** $\text{in a way that is successful and achieves what you want}$
* **تعریف:** به شیوهای که موفقیتآمیز باشد و به آنچه میخواهید برسید.
* **مثال:** $\text{If you know how to study more effectively, you'll be able to learn more.}$ (اگر بدانید چگونه مؤثرتر مطالعه کنید، قادر خواهید بود بیشتر یاد بگیرید.)
* **نکته:** به معنای **به طور مؤثر** یا **با تأثیرگذاری**.
* **arrange:** $\text{to put things in a neat, attractive, or useful order}$
* **تعریف:** قرار دادن چیزها در یک ترتیب مرتب، جذاب یا مفید.
* **مثال:** $\text{We'll need to arrange the chairs around the table.}$ (ما باید صندلیها را دور میز **مرتب کنیم**.)
* **نکته:** به معنای **مرتب کردن**، **چیدن**، یا **تنظیم کردن**.
* **jump into:** $\text{to suddenly decide to do something}$
* **تعریف:** ناگهان تصمیم به انجام کاری گرفتن.
* **مثال:** $\text{I did not read the introduction and jumped into the next part.}$ (من مقدمه را نخواندم و **سریعاً به** بخش بعدی **رفتم**.)
* **نکته:** یک $\mathbf{phrasal verb}$ به معنای **شروع کردن با عجله** یا **وارد شدن به یکباره**.